از همون روزی که رفتی.......
من از اون روزی که رفتی همه چیزم شده گریه
گرچه نالایق اما،همه چیزم به تو هدیه
همه کارم شده گریه همه شبهام شده فریاد
همه شوقم شده حسرت روح و جسمم شده آزاد
من از اون روزی که رفتی دیگه آروم نگرفتم
اینجا بودم با حضورت تو که رفتی دیگه رفتم
دیگه اینجا جای من نیست من دیگه اینجا غریبم
نمیدونستم که بی تو هرجای دنیا غریبم
چی بگم از غم چشمام،چی بگم از شوق دستام
تو که هیچوقت نمیدونی تویی معنی نفسهام
از همون روزی که رفتی آرزوهام بی تو مردن
ابرو بادو مه و خورشید منو به گریه سپردن
بی تو یعنی غم و غربت بی تو یعنی اشک و ناله
بی تو یعنی تو نباشی غم و نفرین و گلایه
....
+ نوشته شده در شنبه نهم آبان ۱۳۸۸ ساعت 10:46 توسط hamed farzaneh
|